(تصاویر) عجیبترین و بیرحمانهترین مجازاتهای تاریخ
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۴۶۴۹۳
شاید برخی تصور کنند که در طول تاریخ چیزی به عنوان مجازات برای ایجاد عدالت وجود نداشته است. اما حقیقت خلاف این تصور است و دادههای تاریخی نشان میدهد که برخی اشکال مجازت برای برقرای عدالت و نظم عجیب و گاه بی رحمانه بوده است.
به گزارش فرادید، جالب است بدانید که مردم در برهههایی از تاریخ خواهان مجازتهای زجرآور بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما در این مطلب به ۶ تنبیه عجیب و غریب تاریخ خواهیم پرداخت.
تابوت آهنی لیسا
در دوره قرون وسطی، مردم به وضوح فکر میکردند که مرگهای سریع کمی کسل کننده هستند و از همین رو روشهای اعدام تغییر کرد و طولانیتر شد. یکی از این روشها به «تابوت آهنی لیسا» معروف است.
شیوه مجازات به این شکل بود که زندانی را را در یک تابوت آهنی قرار میدادند و طی چند روز شاهد عذاب آهسته او بودند. عملکرد تابوت آهنی نیز به این شکل بود که در آهنی به مرور زمان به بدن زندانی نزدیک میشود و در نهایت آنقدر فشرده میشد تا زندانی له شود.
چرخاندن در خیابان
مناطق روستایی بریتانیا قرنها میزبان اشکال عجیبی از مجازاتهای اجتماعی بودند. یکی از این مجازتها در شمال انگلستان و اسکاتلند تحت عنوان "Riding the Stang" و در بخشهایی از جنوب انگلستان "Skimmington Riding" نامیده میشد.
مجازات بدین شکل بود که فرد متخلف را سوار بر یک میله چوبی میکردند و عدهای از روستاییان پشت سر او راه میافتادند و فرد خطاکار را مسخره میکردند تا دیگران عبرت بگیرند. بخشی از جمعیت نیز قابلمه و ماهیتابه به دست میگرفتند و روی آن میکوبیدند و سوت و بوق میزدند.
دادههای تاریخی نشان میدهد که معمولا این مجازات برای کسی به کار گرفته میشد که زن اش را کتک زده بود. این مجازات تا تا سال ۱۸۸۹ میلادی نیز انجام میشد.
اعدام افراطی بالتازار جرارد؛ سرنوشتی بدتر از مرگ
اعدام بالتازار جرارد یکی از هولناکترین مجازاتهای تاریخ اروپاست. اعدامی که مردم اروپا را با وجود اینکه با همه نوع مجازاتی آشنا بودند، شوکه کرد. او در سال ۱۵۸۴ به دلیل قتل ویلِم یکم اورانژ، رهبر شورش هلند محکوم به اعدام با شکنجه شد و طبق دادههای تاریخی، اعدام او ۱۸ روز به طول انجامید.
ابتدا او را شلاق زدند، دستش را به زور در ظرف روغن در حال جوش انداختند و عسل را به زخمش مالیدند. بزی را آوردند تا عسل را لیس بزند و زجر بکشد. البته این ابتدای ماجرا بود و سپس پوست پاهایش را کندند و یک دست اش را قطع کردند. بعد جلوی خونریزی را گرفتند تا نمیرد. سپس انبر تکههای از بدن اش را کندند و در وسط میدان شهر او را به ستونی بستند. بعد اطراف اش را پر از ذغال سنگ کردند و آتشی به پا کردند تا کباب شود.
اما پیش از آنکه بالتازار جرارد بمیرد، آتش را خاموش کردند. سپس جلادی آمد و او را با شمشیر کشت تا از درد خلاص شود.
هالیفاکس گیبت؛ یک گیوتین ۵ متری برای اعدام
هالیفاکس گیبت که یک گیوتین ابتدای ۵ متری بود، بین سالهای ۱۵۴۱ تا ۱۶۵۰ میلادی در اروپا رواج پیدا کرد و برای جدا کردن سر از بدن استفاده میشد. طبق دادههای تاریخی سر حدود ۵۰ نفر با این وسیله از بدن شان جدا شد.
از آنجا که در آن دوران کسی شغل جلادی را به شکل رسمی نمیپذیرفت، معمولا اجرای حکم توسط قربانیان، اطرافیان قربانی یا کل جمعیت انجام میشد. بدین شکل که طنابی به گیبت وصل میشد و کل جمعیت با هم طناب را رها میکردند تا گیبت سر فرد خاطی را قطع کند.
اگر زندانی یک گاو یا اسبی دزدیده بود، طناب را به گاو یا اسب میبستند تا پس از حرکت کردن حیوان گیبت رها شود و سر قطع شود.
بشکهای برای افراد مست
در سال ۱۶۵۵ یک نویسنده توصیف میکند که مجازات عجیبی را در نیوکاسل دیده است. او میگوید افراد مستی که مزاحم دیگران میشدند، درون بشکهای قرار میگرفتند. سپس دست و پاهای شان را از سوراخهای بشکه عبور میدادند تا فرد مست خاطی به راحتی بتواند حرکت کند.
افراد مست متخلف در حالی که درون بشکه راه میرفتند از سوی مردم مسخره میشدند.
تنبیه با چاقو
بسیاری از مجازاتهای غیرعادی و خونین در سراسر اروپا در دوران پیشامدرن اجرا شد. یکی از این مجازات ها، زجر دادن زندانی با چاقو بود. این مجازات معمولا برای کسانی اجرا میشد که به اتهام تلاش برای قتل با شمشیر یا چاقو دستگیر شده بودند.
اجرای حکم به این شکل بود که دست گناهکار را روی میز میگذاشتند و انگشتانش را از هم باز میکردند. سپس چاقوی ضارب را به قدری در پشت دست اش فرو میبردند که به میز میچسبید. سپس به محکوم دستور داده میشد تا دست خود را بدون دست زدن به چاقو از روی میز بردارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اعدام داده های تاریخی مجازات ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۴۶۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات دختری که باعث مرگ مادر معتادش شد
فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.
با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.
یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم، اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟